مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
اگر چه صفحۀ اعمال من سیه رنگ است دلم برای تو یا صاحب الزمان تنگ است ز لطف کن نـظـری ای کـریم بر حـالـم کجا مجـالـست با گـدا تو را نـنگ است به روی بـام تو خـوانم اگـر چه میدانـم سزای مـرغ بد آواز عاقـبت سنگ است امـان ز کـوتـهـی دسـت مـا و دامـن تـو فغان ز راه درازی که رَهروش لنگ است شباهت من مسکین و حضرتت این است که بخت تیره چنان زلف تو سیه رنگ است ز عمر خویش ندیدم به غیر غـم خیری که دهر با من بیچاره بر سر جنگ است صدای پای اجـل میرسد خـدا را شکـر که این نوای رهائی مرا خوش آهنگ است بـیـا و از قـفـس هـجـر خود رهـایـم کن که این قفس به من آسمان نشین تنگ است غــم فــراق تـو و داغ کـربـلایـم کُـشـت عـنایـتی که غمت با دلم هـماهنگ است |